Friday, December 23, 2005

اصلاً حوصله هيچ كاري را ندارم حالم خوب است اما ...چه نيازي به دليل! حوصله ندارم فقط همين

Wednesday, December 14, 2005

خبر پست قبل را تكذيب مي كنند... اما من اميدوارم بالاخره يكي حال اين دانشمندان را بگيرد حداقل دلم خنك مي شود

Monday, December 12, 2005

شاهكار دختر ايراني

يك دختر ايراني (بهاره كمالي) كه اتفاقاً از سر تصادف مقيم اينجااست موفق شده مسائل حل نشده اينشتين را حل كند اين اتفاق بعد از 50 سال رخ داده و چشم همه محافل علمي را به خود خيره كرده... خيلي جالب است كه يك زن كه جنسيت اش برايم مهمتر از مليت اش است موفق به چنين كاري شده و حال همه اين دانشمنداني را كه با سوگيري علمي ! اعلام مي كنند زنان بطور فيزيولوژيكي در بعضي از مهارتها ضعف دارند را گرفته!حتي فيزيك هم نخوانده رشته اش مديريت بازرگاني است

Friday, December 09, 2005

تجمع اعتراض آميز در انجمن صنفي

هيچ آدم عاقلي وقتي مي داند كه خطري تهديد اش مي كنددست به عمل نمي زند اما ما در اين مملكت ياد گرفته ايم كه بي خيال اين احساس خطر ها شويم مثلاً مي دانيم خانه امان روي خط گسل است و به شدت پيزوري است اما هر شب سعي مي كنيم به جاي زلزله به چيز ديگري فكر كنيم! يا مي بينيم هواپيما نقص فني دارد اما ته دل امان قرص است ... نمي دانم به كجا ؟ بي خيال مي شويم ! راحت! در ضمن خيلي هم از انگ سوسول بودن مي ترسيم وترجيح مي دهيم يك بلايي سرمان بيايد تا مورد استهزاء قرار بگيريم... همه اينها را گفتم كه بگويم خبرنگار ايراني هستيم! ولي خودمان براي جانمان ارزش قائل نيستيم آنوقت چه جور توقع داريم ديگران ارزشي قائل باشند؟ همه ارگانها و نهادهاي دولتي به ما به چشم ابزار نگاه مي كنند كه بايد گندهايشان را بپوشانيم يا فعاليتهاي مزخزف اشان را بزرگ جلوه دهيم !هميشه هم به خودمان تلقين مي كنيم كه عاشقيم و بايد تاوان عشق به اين حرفه را بپردازيم ! ولي چرا؟.... ايكاش در حاشيه اين اتفاق سقوط هواپيماكمي به خودمان فكر كنيم!به عزت نفس امان و نگذاريم اينطور با ما رفتار كنند. چه خبر نگار باشيم يا نباشيم ! تجمع فردا شايد بهانه اي باشد كه به خودمان ياد آوري كنيم انسان ايم و حقوقي داريم و سرمان با يك لقب شهيد كلاه نمي رود

Wednesday, December 07, 2005

خيلي بد بينانه است مي دانم اما مردن دسته جمعي آدمها در اين مملكت خيلي عجيب و غريب نيست.. گفتن.راجع به سقوط هواپيما ي ارتش خيلي به روز نيست اما راجع به انعكاس خبري صدا و سيما مي شود چيزهايي گفت: با آنكه همكاران و دوستان خودشان را در اين سانحه از دست داده اند اصلا سعي نمي كنند يك كم ،يك ذره با نگاه انتقادي به اين جريان نگاه كنند. اين اتفاق ها باز هم تكرار مي شود... ما كه همگي صبر ايوب داريم!اينكه زندگي و امنيت ما در اين مملكت هميشه روي هواست خيلي عجيب نيست؛ ولي حداقل خودمان را به خريت! نزنيم

Thursday, December 01, 2005

از اينكه به همه چيز بدبين ام و بي اعتماد؛ ازتوقعات عجيب وغريبم از زندگي؛ از مدرسه رفتن ؛از خيالپردازي هاي قشنگي كه زيادي دروغ اند؛ از آدم هايي كه فقط بلدند حرف بزنند؛ از رنگ حنايي؛از خورش آلو اسفناج ؛ از آدمهاي الكي خوش؛از رياضيات؛ از ترافيك تهران؛از بوي الكل؛از كم محلي؛از شك و ترديد؛از وسوسه؛از پياز خام؛از اسانس هندوانه؛از تست كردن عطرهاي نا آشنا؛ از مهران مديري؛ از چشم هاي غريبه؛ازطعم نارگيل و شكلات؛از بيهودگي؛از روسري سياه؛ازمردن درتنهايي و آدم هاي پر حرف...متنفرم