هميشه كساني هستند دور وبر آدم كه روزگار سختي را پشت سر گذاشته اند خيلي سخت تر از آنچه ما امروز فكر مي كنيم سخت است و رنج آور.اما عجيب زندگي هايمان شبيه هم است.آنقدر كه گاه فكر مي كنم اينهمه تكرار براي چيست؟ما آدم ها خسته نميشويم از اينكه مثل هم رفتار مي كنيم، مثل هم زندگي مي كنيم، مثل هم عاشق مي شويم و مي ميريم ،مثل هم مي نويسيم حتي تكراري! با اينهمه دلزدگي اما دلم نمي خواهد اين تكرار ها تغيير كنند چون مي ترسم اين تفاوت ها رنج هايم را هم متفاوت كند مي ترسم شبيه ديگران نباشم
Tuesday, November 13, 2007
Previous Posts
- آدرس جديد وبلاگم
- از ديو ودد ملولم و انسانم آرزوستآنكه يافت مي نشود ...
- نامم را نپرس ...شايد كه كسي نباشماز وطنم جويا نشو....
- پنجشنبه سه تا پنج بعد از ظهر براي مريم حسين خواه ع...
- گواهي مي دهم بر ترس هايم
- هميشه كساني هستند دور وبر آدم كه روزگار سختي را پش...
- نه چندان بزرگمكه كوچك بيابم خودم رانه آنقدر كوچككه...
- اين روزها كه مي گذردشادم.......؟!اين روزها
- حرفهايي كه بايد مي گفتم اما مجالي برايش نبود و كار...
- هيچوقت دلم نمي خواد آب تنگ ماهي قرمزها رو عوض كنم ...