Friday, July 29, 2005

عروسي در بندرتركمن

ترانه گزارش قشنگي از مراسم ازدواج در بندر تركمن نوشته ؛قشنگترين تصوير ي كه در اين متن ديدم شيوه آراستن اتومبيل با پارچه هاي رنگي است. پارچه در بين مردم تركمن پر از معنا است .اين ازرنگ لباسهايشان هم پيدااست

Wednesday, July 27, 2005

ايندينيا جونز اقتصاد

خيلي از اوقات به بي اهميت بودن و غير قابل اعتماد بودن تحليل هاي اماري فكر كرده ام؛ اينكه خيلي از پژوهش هايي كه در حوزه اجتماع اتفاق مي افتد و با آمار سروكار دارد مطلق و بدون انعطاف فقط كليشه ها را بررسي مي كنند چيز تازه اي نيست. اما يك اقتصاددان آمريكايي كار مبتكرانه اي را در قالب تحليل هاي اماري انجام داده كه واقعاً قابل توجه است . اينكه افراد با نام مشخصي از موقعيت شغلي بهتر يا بدتري نسبت به هم برخوردار باشند نكته اي است كه كه تا به حال هيچ پژوهش گري روي آن كار نكرده چون به نظر غير علمي و بي پايه واساس جلوه كرده اما واقعا با كمي تعمق در زندگي عادي آدمها مي توان از روي شواهد ظاهري به نكات عميق شخصيتي يا خانوادگي انها پي برد. اين اقتصاددان آمار را در علوم انساني بار ديگر ممكن و مهم جلوه مي دهد هر چند كه اين نوع نگاه از ديدگاه برخي انديشمندان تنها توصيف وقايع است اما حداقل من تصور مي كنم خيلي از پژوهشهاي كه با روشي غير آمار ي هم انجام شده اند نيز مشكلي را حل نمي كنندوآنها هم تا حد زيادي توصيفي اند

Monday, July 25, 2005

مه لقا ملاح پيرزن جالبي است. در حوزه محيط زيست همه اورا مي شناسند و مي دانند كه بهترين و فعالترين تشكل غير دولتي در حوزه محيط زيست را اداره مي كند.آشنايي با او اتفاقي بود اما در همان ملاقات كوتاه به بهانه مصاحبه خيلي چيز ها از او ياد گرفتم

Friday, July 15, 2005

يك نفس راحت بعد از چند روز

'گنبد سلطانيه نزديكي هاي ساعت 13 امروز در كميته فني يونسكو ثبت شد و من و دو نفر ديگر از بجه ها به خاطر ارسال خبر هاي آن لاين امان بعد از ظهر روز جمعه خود را در ميراث خبر گذرانديم. با انكه از نظر من ثبت اين گنبد اتفاق خيلي مهمي نيست ولي از اين آن لاين بودن خيلي خوشم آمده

Tuesday, July 05, 2005

آخرين تاتر بيضايي رادلم مي خواهد ببينم اما تمام بليط ها پيش فروش شده و با كارت خبر نگاري هم تنها يك بليط مي شود تهيه كرد

Monday, July 04, 2005

بعضي از لحظات از زندگي ام خوشم مي ايد نه به اين خاطر كه خيلي خوش مي گذرد يا كار راضي كننده اي انجام داده باشم نه!...فقط از رنجي كه مي برم و متفاوت از خيلي از رنج هاي هميشگي است خوشم مي آيد.اينكه فرصتهايي هست تا آنچه گاه تصورش را هم نمي كردم تجربه كنم اين برايم خوشايند است ولذت بخش ....حالا اگر دست مهرباني نيست يا خاطره دلپذيري تا لحظه اي به آن دل خوش كرد چندان مهم نيست...بيشتر به اين فكر ميكنم كه چقدر يك ماجراي ساده و كهنه مي تواند به كشف نقاط مبهمي از وجود انسان بيانجامد.من گاه از بي تجربگي و ساده دلي ام خوشم مي آيد

Saturday, July 02, 2005

ماهي ها بهتر از آدم ها عاشقي بلدند

ماهي ها عاشق مي شوند فيلم زيبا يي بود . به قول دوست فيلم شناسم مهم نيست فيلم مي خواهد چه بگويد مهم اين است كه چگونه بگويد... به هر حال معناي ساده ، فيلم زيبا به نظر مي رسيد در تمام طول فيلم ... دلم شمال و عشق مي خواست با يك ذهن آسوده كه بلد باشد از آنهمه غذاي رنگارنگ لذت ببرد

Friday, July 01, 2005

عينك بخشي از هويت من

ابن مطلب در حال حاضر در سايت كانون فرهنگي زنان درج شده را هزار بار خواسته ام اينجا بنويسم؛ تحت عنوان تجربيات شخصي از وجود عينك ! اما بالاخره با محوريت يك تجربه زنانه د راين سايت منتشر شد. فقط اين نكته خيلي مهم را بگويم كه عينك بر زندگي مردان هم اثر گذار است.خيلي از نكاتي كه در اين يادداشت نوشته شده در مورد مردان هم صادق است