بعضي از لحظات از زندگي ام خوشم مي ايد نه به اين خاطر كه خيلي خوش مي گذرد يا كار راضي كننده اي انجام داده باشم نه!...فقط از رنجي كه مي برم و متفاوت از خيلي از رنج هاي هميشگي است خوشم مي آيد.اينكه فرصتهايي هست تا آنچه گاه تصورش را هم نمي كردم تجربه كنم اين برايم خوشايند است ولذت بخش ....حالا اگر دست مهرباني نيست يا خاطره دلپذيري تا لحظه اي به آن دل خوش كرد چندان مهم نيست...بيشتر به اين فكر ميكنم كه چقدر يك ماجراي ساده و كهنه مي تواند به كشف نقاط مبهمي از وجود انسان بيانجامد.من گاه از بي تجربگي و ساده دلي ام خوشم مي آيد
<< Home