Tuesday, March 21, 2006


هيچوقت دلم نمي خواد آب تنگ ماهي قرمزها رو عوض كنم چون از پوست ليزش چندشم مي شه تازه آب كه كثيف شه زودتر مي ميرن و راحت مي شن

Tuesday, March 07, 2006

بعد از اينهمه وقت انزوا ديگر هيچ دلم نمي خواهد به هيچ كدام از لحظه هاي قبل برگردم...از بودن در اجتماع بيزارم و حوصله هيچ كاري را ندارم.خوبي خانه نشيني و فقط كتاب خواندن اين است كه فراموش مي كنيم در چه قبرستاني زندگي مي كنيم. فارغ از همه چيزهاي بدي كه در اين روزهاي بازگشت به حالت مزخرف عادي اتفاق افتاده فقط از ديدن چهارشنبه سوري كلي لذت بردم،همين