نقطه سر خط
دیروز روز سختی بود. امتحاناتم را خراب کردم و به اندازه یک دنیا خسته ام اصلاً باورنمی کنم به همین سادگی اینهمه زحمت به باد رفته باشد هر چند مهم نیست همه امان در این مملکت رقاص های خوبی شده ایم بس که عادت کرده ایم هر روز به یک ساز برقصیم! در عوض در این مدت مطالب جالبی یاد گرفتم که شاید هیچوقت فرصت دانستن اش پیش نمی آمد.... در حین امتحان هم اتفاقات جالبی افتاد مثلاً روی پاسخنامه ام آب ریخت و نزدیک بود از ترس سکته کنم!(لیوان یک بار مصرفشان سوراخ بود و من متوجه نبودم) با یک خانم زرنگ !که اصرار داشت تقلب کند!آنهم به کمک من مشاجره کردم!به اطلاع دوستان کنجکاو!! هم برسانم که همسر دکتر سخاوت هم جزو شرکت کننده ها بود و کلی از بچه های دانشکده هم رویت شدند! ولی در پایان روز خسته کننده ام با پیمانه ، یک کافی شاپ کوچولو کشف کردیم که قهوه ترک های خیلی خوبی داشت این اتفاق نسبتاً خوب، کمی از خستگی امان کم کرد. نهایتاً از قرار معلوم به جزوه هایم باز هم احتیاج خواهم داشت.! چون به شدت آدم سمجی هستم
0 Comments:
Post a Comment
<< Home